10امین ماهگرد گل پسر سامی
سلام دردونه ی مامانی. امروز یه روز special واسه ی من و سامی جونم بود. 10 ماهه که خونمون گرمتر چراغمون روشن تر و نونمون شیرین تر شده و همه ی اینا به برکت وجود فرشته کوچولوی ماست. اما تمروز چه ها بر ما گذشت.برخلاف همیشه که صبح ها 7 از خواب بیدار میشدی ، امروز ساعت 10 بیدار شدی و ریخت و پاشای همیشگیتو انجام دادی. ساعت 12 وقت عکاسی داشتی که به خاطر گریه های زیادی که کردی، که فکر میکنم به خاطر دندونای بالاست ،ساعت 1:30 رسیدیم ولی اینبار مثل همیشه خندون نبودی به هزار ضرب و زور یه چندتایی عکس گرفتی... بعدشم با هم رفتیم fish and chips و شما هم یه چندتا دونه سیب زمینی نوش جان فرمودی و کلی با سروصدا نظر همه رو به خودت جلب کردی... بعد...
نویسنده :
مامان اسما
10:16